پدافند هوایی، گردان، گردانی برای برقراری امنیت و پوشش هوایی ارتفاع پست از تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان یزد.
پیشینه: واحد پدافند هوایی با تشکیل تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر* (4 مهر ۱۳۶۲)، به دستور ذبیحالله عاصیزادۀ اردکانی* فرمانده این تیپ پایهگذاری شد. او بهمنظور تشکیل پدافند هوایی، محمدتقی حیدری، غلامرضا نصیری و شماری دیگر از نیروهای پاسدار یزد را برای گذراندن آموزش تخصصی این رسته، به گردان پدافند هوایی لشکر ۸ نجف اشرف فرستاد (فرهنگدوست، ص ۲۰۸). این گروه پسازآن، با دستور محمدکاظم میرحسینی، فرمانده جدید تیپ، در ۱ آذر ۱۳۶۲، واحد پدافند هوایی را تشکیل داد و محمدتقی حیدری فرمانده، غلامرضا نصیری جانشین فرمانده و صادق آقایی مسئول آموزش تخصصی این واحد شدند؛ سپس، برای تکمیل نیروهای پایور (کادر) آن، پنج نیروی رسمی و پنجاه نیروی بسیجی در سازمان یک آتشبار به کار گرفته شدند. این واحد برای تکمیل تجهیزاتش یک قبضه توپ چهارلول ۵/۱۴میلیمتری از قرارگاه کربلا؛ یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری از لشکر ۸ نجف؛ و یک قبضه توپ دولول ۲۳میلیمتری، سه قبضه توپ چهارلول ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری از لشکر ۴۱ ثارالله گرفت (آقایی، بش؛ معاونت ... ، ص ۵).
با استقرار این واحد در پادگان شهید عاصیزاده* (پانزدهکیلومتری جادة اهواز ـ اندیمشک)، نیروهای جدید، آموزش مقدماتی را گذراندند. نخستین آموزش تخصصی این نیروها هم در پادگان امام خمینی(ره) گروه پدافند ۱۰ محرم (کیلومتر پنج جادة اهواز ـ اندیمشک) در پانزده روز انجام گرفت. در ادامه، دورههای تکمیلی آموزش تخصصی و تکمیلی پدافند هوایی شامل مربیگری، هواپیماشناسی و تعمیر و نگهداری جنگافزارهای پدافند، آموزش تخصصی توپهای ۲۳ و ۵۷میلیمتری و موشک سهند در پادگانهای شهید محمد منتظری (کرمانشاه) و صاحبالزمان(عج) (تهران) برگزار شد (معاونت، همانجا).
سازمان: واحد پدافند متشکل از یک آتشبار پشتیبانی (گروهان ارکان) و سه آتشبار تیر مختلط (توپهای ۲۳، ۵/14 و ۵۷میلیمتری) و یک فروند سهند ۳ بود که در مأموریتهای تیپ، آتشبارهایش را به شکل حلقۀ داخلی با توپهای ۲۳ و ۵/14میلیمتری و در حلقۀ بیرونی با توپ ۵۷میلیمتری، همچنین موشک زمینبههوا آرایش میکرد. سازمان هر جنگافزار هم پنج پاسدار وظیفه داشت که پس از جذب و آموزش، در آتشبارها به کار گرفته میشدند، دیگر نیروهای آن را پاسداران رسمی و بسیجیان تشکیل میدادند. هر آتشبار چهار تا هشت جنگافزار و یک مسئول قبضه، دو گلولهگذار، یک تیرانداز و یک محاسب داشت. این خدمهها افزونبر نگهبانی، وظیفه داشتند هنگام اعلام خبر احتمال حملۀ هوایی یا وضعیت قرمز، با تهدید هوایی مقابه کنند. در این وضعیت، یک دیدهبان و یک مسئول پشتیبانی مهمات و وسایل تدارکات جنگافزارها به آنها اضافه میشد (آقایی، بش).
شمار و گونۀ آموزش نیروهای واحد پدافند تا پایان دورۀ دفاع مقدس در تیر ۱۳۶۷، اینچنین بود: ۱۰۴، ۴۷، ۱۵ و ۲۵ پاسدار رسمی بهترتیب، با توپهای ۵/۱۴، ۲۳ و ۵۷میلیمتری و موشکانداز سهند؛ ۲۷۸، ۱۰۷، ۵۰، ۴۰ و ۷۵ پاسدار وظیفه بهترتیب، با توپهای ۵/۱۴، ۲۳ و ۵۷میلیمتری و موشکانداز سهند، نیز ۳۴۵ تن بسیجی بهترتیب، با توپهای ۵/۱۴ و ۲۳میلیمتری و ۴۲ تن با توپ ۵۷میلیمتری (همان، ص ۶۰؛ آقایی، بش).
این واحد افزونبر مأموریتهای پوشش هوایی ارتفاع پست در محورهای مأموریتی تیپ الغدیر، پوشش هوایی پادگان شهید عاصیزاده، با استقرار چهار قبضه توپ ضدهوایی در موقعیتهای شهید محمدرضا پارسائیان* (شمال شوشتر)، شهید سید رسول اشرف* (گُتوند در شمال خوزستان)، جهاد اکبر* در جادة اهواز ـ خرمشهر، شهید حسن انتظاری* در همان جاده و زاغۀ مهمات تیپ، هرکدام با یک قبضه توپ را بر عهده داشت؛ نیز هنگام تجمع نیروها برای هر عملیات، پوشش هوایی منطقه را با دو قبضه توپ ضدهوایی تأمین میکرد (آقایی، بش).
این واحد برای اتصال به شبکۀ یکپارچۀ پدافند هوایی کشور و مرکز اعلام خبر هوایی منطقة خوزستان، با ساخت مرکز اعلام خبر محلی (مخابرات پدافند) در پادگان شهید عاصیزاده، به شبکۀ اعلام خبر متصل شد و توانست ازطریق بیسیم و باسیم، با جنگافزارهای مستقر در پادگان ارتباط شبانهروزی داشته باشد. هنگامی که بهسبب بُعد مسافت، ارتباط جنگافزارها با مرکز اعلام خبر برقرار نمیشد، دیدهبانی که آموزش هواپیماشناسی را گذرانده بود، با دوربین، پروازها را شناسایی میکرد؛ نیز مرکز هدایت پشتیبانی آتش (مَهپا) بهمنظور دریافت و تعویض شمارۀ رمزها و هماهنگی، افسری را به این واحد معرفی کرده بود. هنگام عملیاتها، واحد پدافند با یک یا دو قبضه توپ، در موقعیتهای مشهور به «نامعلوم»، مستقر میشد و برای رعایت اصول حفاظتی، استقرار جنگافزارها در شب و مخفیانه شکل میگرفت (همو، بش).
نخستین مأموریت این واحد پوشش هوایی پادگان شهید عاصیزاده در ۲۰ دی ۱۳۶۲، با دو قبضه توپ چهارلول ۵/۱۴میلیمتری بود که بعدها، با افزودن یک قبضه توپ ۲۳میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری، کاملتر شد (همو، بش).
مأموریتهای آفندی و پدافندی: این یگان از نخستین روزهای شکلگیری تا پایان دورۀ دفاع مقدس، در شماری از عملیاتها در طول مرز مشترک با عراق شرکت کرد.
پدافند از منطقۀ طلائیه: این خط در غرب استان خوزستان و در جنوب غربی دشت آزادگان قرار دارد و نخستین مأموریت تیپ ۱۸ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف، از ۲۹ دی ۱۳۶۲ تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۳، پدافند از منطقة طلائیه، حدفاصل تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) تا پاسگاه طلائیه، به طول ۴۷۰۰ متر بود (بنیفاطمه، ص ۲۲). واحد پدافند به فرماندهی محمدتقی حیدری و جانشینی غلامرضا نصیری، با یک آتشبار به فرماندهی محمدرضا ابویی (هفت قبضه توپ ضد هوایی ۵/14میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری) و با استعداد ۶۶ تن (5 پاسدار رسمی، ۶۰ بسیجی و ۱ پاسدار وظیفه)، بهمنظور پوشش هوایی خط پدافندی و جادههای مواصلاتی، در خط دوم (خط ادوات) و خط سوم (خط توپخانه) مستقر شد. هر جنگافزار یک سکو، یک سنگر مهمات و یک سنگر اجتماعی داشت (همو، ص ۲۴؛ آقایی، بش).
در این منطقه، هواپیماهای عراق بهطور مرتب، به شناسایی و بمباران اقدام میکردند و نیروهای پدافند هوایی هم با اجرای آتش بهموقع، مانع از نزدیکشدن آنها به اهدافشان میشدند؛ بهطوریکه دشمن بهناچار، بمبها و راکتها را از ارتفاع بالا میریخت. واحد پدافند در این مأموریت، روزانه، نزدیک به ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ گلولۀ ضدهوایی برای مقابله با عراق شلیک میکرد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت، آماری در دست نیست (معاونت، ص ۲۷، ۶۱).
عملیات خیبر: این عملیات در ۳ اسفند ۱۳۶۲، در تالاب هورالهویزه، با رمز «یا رسولالله(ص)»، با هدف گذر از هورالهویزه، تصرف جزایر مجنون (شمالی و جنوبی)، جادة بصره ـ العماره و تهدید شهر بندری بصره اجرا شد (بابایی، ص ۲۵۴). در این عملیات، تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف مأموریت داشت در منطقة طلائیه اقدام به تک و جادههای بین دو پاسگاه طلائیه جدید ـ قدیم و طلائیه ـ نشوه را تصرف کند (بنیفاطمه، ص ۳۷).
واحد پدافند هوایی با همان فرماندهان پیشین و با استعداد ۶۸ تن، پوشش هوایی خط مقدم، عقبه و بنۀ پشتیبانی خط حد واگذارشده به تیپ را بر عهده داشت. این واحد پس از آگاهی از دستور عملیات و توجیه دربارۀ منطقة نبرد، با شرکت در جلسۀ هماهنگی شبکۀ یکپارچۀ پدافند هوایی و مرکز اعلام خبر توانست با جنگافزارهای پدافندی، پوشش هوایی منطقة عملیاتی تیپ و پوشش آتش خودی را به مدت دو روز تأمین کند و ۱۱۲۰۰ گلولۀ توپ ۵/۱۴میلیمتری و ۷۵۰ گلولۀ توپ ۵۷میلیمتری شلیک کند. در این عملیات، دو تن از نیروهای واحد براثر اصابت ترکش بمبهای هواپیماهای عراق مجروح شدند (معاونت، ص ۱۵؛ آقایی، بش).
پدافند از جزیرۀ مجنون جنوبی: تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا از ۱۲ تا ۳۱ خرداد ۱۳۶۳، با گردان رزمی حضرت رسول(ص) برای پدافند از پد غربی جزیرۀ مجنون جنوبی، این خط را از لشکر ۷ ولیعصر(عج) تحویل گرفت (بنیفاطمه، ص ۴۴). واحد پدافند هوایی به فرماندهی محمدتقی حیدری و به جانشینی صادق آقایی، با استعداد ۳۹ تن با یک آتشبار هشتقبضهای توپ ضدهوایی ۵/۱۴میلیمتری (دو قبضه در خط، سه قبضه در نیزارهای منطقه روی سکوهای فلزی و پل شناور و سه توپ در عقبۀ یگان و جادههای مواصلاتی) به فرماندهی محمدرضا ایوبی مهریزی، در این منطقه مستقر شد و با شلیک روزانه دوهزار گلوله برای مقابله با جنگندههای عراق، پوشش هوایی این منطقه و عقبۀ تیپ را بر عهده گرفت. در ۳۱ خرداد ۱۳۶۳، با تحویل خط به لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) استان همدان، واحد پدافند هوایی هم به همراه تیپ به منطقة زید(ابروئیه) منتقل شد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت، آماری در دست نیست (فرهنگدوست، ص ۲۹۶؛ معاونت، ص ۲۸).
پدافند از منطقۀزید (ابروئیه): تیپ ۱۸ الغدیر از ۴ تیر تا ۳۰ آبان ۱۳۶۳، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، مأموریت پدافند از خط پاسگاه زید تا منطقة کوشک (غرب استان خوزستان) را به طول چهارده کیلومتر در ۱۴۷ روز بر عهده گرفت (بنیفاطمه، ص ۴۸).
پدافند هوایی با همان فرماندهان پیشین و استعداد و تجهیزات خود، به منطقة کوشک (جنوب غربی خوزستان در مجاورت هورالهویزه) گسیل شد و با استقرار دو قبضه توپ در خط مقدم، شش قبضه در خط دوم و سوم و جادههای مواصلاتی و اتصال به شبکۀ یکپارچۀ پدافند و مرکز اعلام خبر محلی، به پوشش هوایی این منطقه پرداخت. باتوجهبه پروازهای زیاد هواپیماها و بالگردهای عراق در این منطقه، پدافند هوایی روزانه حدود ۲۵۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری برای مقابله با عملیات نیروی هوایی عراق شلیک میکرد (معاونت، ص ۲۹، ۶۲؛ آقایی، بش)؛ همچنین، در آذر ۱۳۶۳، سپاه پاسداران برای افزایش توان رزمی واحد پدافند، پنج قبضه توپ دولول ضدهوایی ۲۳میلیمتری در اختیار این واحد قرار داد؛ بدینترتیب، واحد بیست تن از نیروهای خود را برای فراگیری آموزش تخصصی این سلاح و تعمیر و نگهداری آن، به پادگان شهید محمد منتظری در کرمانشاه فرستاد. مأموریت پدافند هوایی ایجاب میکرد که باتوجهبه جنگ شهرها و پرواز جنگندههای عراق بر فراز پادگان شهید عاصیزاده (بهسبب نزدیکی با انبارهای سوخت) در پایان سال ۱۳۶۳ ش، دو قبضه از توپهای ۲۳میلیمتری جایگزین توپهای ۵/14میلیمتری در اطراف پادگان شده تا با افزایش قدرت آتش، از حملات هواپیماهای ارتش بعث عراق جلوگیری شود. این مأموریت تا پایان دورۀ دفاع مقدس (تیر ۱۳۶۷) ادامه یافت. با این جنگافزارها، روزانه، حدود ۴۰۰ گلوله شلیک شد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت آماری در دست نیست (همو، بش؛ حیدری).
پدافند از منطقۀ شلمچه: از ۹ دی ۱۳۶۳ تا ۵ دی ۱۳۶۴، تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نوح، در این محور از نهر عرایض تا پل اول و ازآنجا تا کانال سلمان، برای پدافند از نوار مرزی و جلوگیری از نفوذ عراق حضور یافت (بنیفاطمه، ص ۵۴-56).
واحد پدافند هوایی به فرماندهی محمدتقی حیدری، جانشینی صادق آقایی و فرماندهی آتشبار جواد پورمختاری، با استعداد ۴۶ تن نیرو (۴ پایور، ۴ بسیجی و ۳۸ پاسدار وظیفه) و با تجهیزات دو آتشبار مختلط (دوازده قبضه توپ ضدهوایی، هشت قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری، سه قبضه توپ ۲۳میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری)؛ پس از شناسایی منطقه و آشنایی با آن، برای برقراری پوشش هوایی در آنجا مستقر شد و سه قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری در خط اول بر ضد سنگرها و نیروهای عراقی، دو قبضه در بنه و هفت قبضه در خط دوم و سوم و جادههای مواصلاتی مستقر کرد؛ سپس، واحد هماهنگیهای لازم را برای برقراری ارتباط شبکۀ اعلام خبر محلی با شبکۀ یکپارچۀ پدافند پوشش هوایی منطقه و گروه پدافندی ۱۰ محرم انجام داد. در این مأموریت، واحد پدافند هوایی باتوجهبه پرواز جنگندههای عراق، روزانه حدود ۱۵۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و ۳۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری شلیک کرد. پس از پایان مأموریت در ۵ دی، خط شلمچه به یگان دیگری تحویل داده شد؛ همچنین، قرارگاه نجف همزمان با این مأموریت، واحد پدافند هوایی را به منطقۀ فکه (جنوب غربی ایلام) فرستاد. این واحد ۴۵ روز به پوشش هوایی منطقه اقدام کرد. با پایان این مأموریت، همۀ نیروها برای ادامۀ آموزش به ماهشهر (جنوب خوزستان) گسیل شدند (معاونت، ص ۳۱، ۶۴؛ حیدری؛ آقایی، بش). پسازاین، از ۱ بهمن ۱۳۶۳، با یک قبضه توپ ۲۳میلیمتری و یک قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و دوازده نیرو (دو پایور، شش بسیجی و چهار سرباز)، به پوشش هوایی منطقه اقدام کرد. این مأموریت تا هفتۀ نخست اسفند ۱۳۶۳ ادامه یافت (همو، بش).
در ۷ اسفند ۱۳۶۳، پس از انتقال تیپ الغدیر به تالاب هورالهویزه، واحد پدافند هوایی با کادر فرماندهی و یک آتشبار به فرماندهی جواد پورمختاری و با استعداد ۴۹ تن (سه پاسدار رسمی، شش بسیجی و چهل پاسدار وظیفه) و با چهار قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه توپ ۲۳میلیمتری و دو فروند موشک دوشپرتاب سهند به منطقه گسیل شد و با استقرار دو قبضه توپ در عقبة یگان و سه قبضه توپ بهصورت سیار روی قایقها، پوشش هوایی منطقه را تأمین کرد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت آماری در دست نیست (همو، بش؛ معاونت، ص ۳۰).
عملیات بدر: این عملیات در ۲۰ اسفند، ۱۳۶۳، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)»، با هدف و تسلط بر جادة العماره ـ بصره و راهیابی به مرکز اصلی تالابهای غرب رودخانۀ دجله (غرب هورالهویزه)، همچنین تسلط بر شرق این رودخانه اجرا شد (درودیان، خرمشهر ... ، ص ۱۰۳). تیپ الغدیر در این عملیات، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف قرار داشت و بهمنظور کمک در تصرف دژ اول عراق و روستای الصُخره تا پل العُزَیر عراق و پدافند در حاشیۀ شرقی رودخانۀ دجله و انهدام پل العزیر در این رودخانه وارد عمل شد (فخارتازه، مقاومت ... ، ص ۳۵-36).
واحد پدافند هوایی برای تقویت پوشش هوایی منطقه، افزونبر آتشبارهای پیشین، یک آتشبار دیگر را به فرماندهی سید علیاکبر زارعالحسینی و با استعداد ۴۳ تن نیرو (۳ پاسدار رسمی، ۱۵ بسیجی و ۲۵ پاسدار وظیفه) و شش قبضه توپ ضدهوایی (دو قبضه توپ ۲۳میلیمتری، سه قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری)، به منطقة عملیاتی گسیل کرد که درمجموع، استعداد آن به ۹۲ تن نیرو، هفت قبضه توپ ۵/14میلیمتری، سه قبضه توپ ۲۳میلیمتری، یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری و دو فروند موشک سهند ۳ افزایش یافت؛ نیز یک دسته جنگافزار از روی قایق، گردانهای عملکننده در خط مقدم و منطقۀ عملیاتی را پوشش هوایی میداد. در جریان عملیات، چهار قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری به همراه مقدار زیادی مهمات به غنیمت رزمندگان ایران درآمد که نیروهای واحد پدافند هوایی آنها را برای مقابله پروازهای عراق به کار گرفتند. در این عملیات، ۳۴۲۰۰ گلولۀ ۵/1۴میلیمتری، ۹۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری و ۳۰۰ گلولۀ ۵۷میلیمتری شلیک شد (معاونت، ص ۱۶؛ آقایی، بش).
در این عملیات، براثر اصابت ترکش خمپاره و بمباران شدید هواپیماهای عراقی، محمدحسن رجبی و محمدحسین شاکری (شهادت هر دو: ۷ فروردین ۱۳۶۴) از نیروهای واحد پدافند شهید، شش تن مجروح و حسینعلی جعفری، علی کمالی و رسول پارسائیان اسیر شدند ( فرهنگ ... ، ذیل نامها). این واحد با پایان عملیات، یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری به غنیمت گرفته شده را برای تقویت پوشش هوایی پادگان شهید عاصیزاده و تکمیل حلقۀ دوم پدافندی در آنجا مستقر کرد که روزانه، پنج گلوله بر ضد اهداف هوایی عراق در ارتفاع بالا شلیک میکرد (همو، بش).
پدافند از جادة خندق: تیپ ۱۸ الغدیر از ۲۷ اسفند ۱۳۶۳ تا ۱۶ فروردین ۱۳۶۴، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف، پدافند روی این جاده (در شمال منطقة هورالهویزه، از مناطق تصرفشده در عملیات بدر) را بر عهده گرفت (بنیفاطمه، ص ۷۲). واحد پدافند هوایی با استعداد نوزده تن (سه پاسدار رسمی، هشت بسیجی و هشت پاسدار وظیفه)، در قالب یک آتشبار منها (دو قبضه ۲۳میلیمتری و دو قبضه ۵/۱۴میلیمتری) به فرماندهی جواد پورمختاری، برای پوشش هوایی در آنجا استقرار یافت که باتوجهبه پرواز جنگندههای عراق، روزانه، حدود ۱۰۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و ۴۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری شلیک میکرد. این مأموریت نوزده روز ادامه یافت و پسازآن، یگان خط را به یگانی دیگر تحویل داد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت آماری در دست نیست (معاونت، ص ۳۰، ۶۵؛ آقایی، بش).
پدافند از پاسگاه تُرابه: تیپ ۱۸ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی سلمان، از ۱۴ تیر تا ۳۰ مرداد ۱۳۶۴، مأموریت پدافند قسمتی از تالاب هورالهویزه (حوالی پاسگاه ترابه) را بر عهده داشت (بنیفاطمه، ص ۷۸). واحد پدافند هوایی، به فرماندهی آتشبار سید علیاکبر زارعالحسینی و با استعداد ۴۶ تن (۴ پاسدار رسمی، ۴ بسیجی، ۳۸ پاسدار وظیفه) و با استعداد هشت قبضه توپ ضدهوایی (چهار قبضه ۵/۱۴میلیمتری، سه قبضه ۲۳میلیمتری، یک قبضه ۵۷میلیمتری)، به پوشش هوایی این منطقه اقدام و بهسبب پرواز جنگندههای شناسایی عراق بر فراز منطقه، روزانه حدود هزار گلولۀ توپ ضد هوایی ۵/۱۴میلیمتری، ششصد گلولۀ ۲۳میلیمتری و سی گلولۀ ۵۷میلیمتری شلیک کرد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت، آماری در دست نیست (معاونت، ص ۳۲، ۶۶؛ حیدری؛ آقایی، بش).
عملیات قدس ۵: تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی سلمان، این عملیات را در ۱۵ مرداد ۱۳۶۴، با رمز «یا علی بن ابیطالب(ع)» در هورالهویزه، حدفاصل پاسگاه بلال و جادة خندق در شرق البیضۀ عراق اجرا کرد که هدف آن تصرف پاسگاه الیج و سه پاسگاه فرعی عراق، نزدیکشدن به پاسگاه البیضه، تأمین بیشتر جادة خندق و تأمین جناح راست خط پدافندی تیپ بود (درودیان، همان، ص ۱۳۸-139). واحد پدافند هوایی به فرماندهی محمدتقی حیدری، با استعداد هفتاد نیرو (هشت پاسدار رسمی، دوازده بسیجی و پنجاه پاسدار وظیفه) و استقرار دو آتشبار به استعداد دوازده قبضه توپ ضدهوایی (هفت قبضه ۵/۱۴میلیمتری، چهار قبضه ۲۳میلیمتری و یک قبضه ۵۷میلیمتری و دو فروند موشک سهند ۳)، به پوشش هوایی منطقة عملیاتی پرداخت. این واحد در اجرای عملیات خود، درمجموع، با شلیک ۸۰۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری، ۱۶۸۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتر، ۲۰۰ گلولۀ ۵۷میلیمتری و ۴ فروند موشک سهند ۳، بر ضد جنگندههای عراق، به تأمین پوشش هوایی منطقه اقدام کرد. در این عملیات، دو قبضه توپ تکلول ۵/۱۴میلیمتری، به همراه مقدار درخور توجهی مهمات به غنیمت درآمد. یک روز پس از عملیات، هواپیماها و بالگردهای عراق افزونبر بمباران و گلولهباران پیوستۀ منطقه، دو بار قصد عملیات هلیبرد داشتند که با آتش بهموقع نیروهای پدافند هوایی شکست خوردند. در این عملیات، سه تن از نیروهای واحد براثر اصابت ترکش خمپاره مجروح شدند. این واحد تا پایان مأموریت تیپ در این منطقه حضور داشت (معاونت، ص ۱۷؛ آقایی، بش).
پدافند از گمرک خرمشهر (مرحلۀ اول): تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا از ۱ دی تا ۳۰ بهمن ۱۳۶۴، در منطقة پدافندی گمرک خرمشهر (جنوب غربی خوزستان)، بهمنظور پدافند از خط مقدم حضور داشت (بنیفاطمه، ص ۹۶). واحد پدافند هوایی با فرماندهی محمدتقی حیدری و جانشینی صادق آقایی و فرماندهی آتشبار سید علیاکبر زارعالحسینی در گمرک خرمشهر با استعداد ۴۸ نیرو (پنج پاسدار رسمی، سه بسیجی و چهل پاسدار وظیفه)، یک آتشبار هشتقبضهای توپ ضدهوایی (پنج قبضه ۵/۱۴میلیمتری، یک قبضه ۲۳میلیمتری و دو قبضه ۵۷میلیمتری) و دو قبضه توپ در خط مقدم نبرد و سه قبضه در عقبۀ تیپ در منطقه مستقر شد و با برقراری ارتباط با شبکۀ اعلام خبر، پوشش هوایی منطقه را در ساحل رودخانۀ اروند و کارون و بخشی از شهر خرمشهر تأمین و روزانه، ۴۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ۲۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری و ۱۰ گلولۀ ۵۷میلیمتری شلیک کرد. از شمار تلفات احتمالی واحد در مأموریت آماری در دست نیست (همو، ص ۹۷؛ معاونت، ص ۳۳؛ آقایی، بش).
عملیات والفجر ۸: این عملیات در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)»، در جنوب غربی استان خوزستان (خرمشهر تا دهانۀ اروند به خلیجفارس)، با هدف تصرف شبهجزیرۀ فاو و انسداد راه ورودی عراق به خلیجفارس اجرا شد (کلیات، ص ۱۹). تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی قدس، برای پشتیبانی از عملیات اصلی در منطقۀ فاو، در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) وارد عمل شد (فخارتازه، عبور ... ، ص ۲۵۳).
واحد پدافند هوایی با همان فرماندهی پیشین و با دو آتشبار به فرماندهی، سید علیاکبر زارعالحسینی و جواد پورمختاری و با استعداد ۱۱۹ نیرو (۱۰ پاسدار رسمی، ۴۱ بسیجی و ۶۸ پاسدار وظیفه)، با دو آتشبار شامل دوازده قبضه توپ ضدهوایی (چهار قبضه توپ ۲۳میلیمتری، چهار قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری تکلول و چهار قبضه توپ ۵/14میلیمتری چهارلول) و دو فروند موشک سهند ۳، به پوشش هوایی منطقة عملیاتی بر ضد هواپیماها و اجرای آتش مستقیم روی هدفهای زمینی عراق پرداخت. در این عملیات، حدود ۲۸۸۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ۱۲هزار گلولۀ ۲۳میلیمتری و ۱۲ فروند موشک سهند ۳، بهمنظور برقراری پوشش هوایی منطقة عملیاتی بر ضد هدفهای هوایی ارتش بعث عراق شلیک شد. در روز دوم عملیات، درنتیجۀ پیروزی رزمندگان ایران در محور اصلی عملیات (فاو)، تیپ باید بهسرعت، به مواضع پیشین خود عقب مینشست که در این میان، بهسبب نبود وقت برای عقبکشیدن جنگافزارها، نیروهای رزمی شماری از تجهیزات این واحد را منهدم کردند. در این عملیات، دو تن از نیروهای واحد پدافند براثر اصابت ترکش خمپاره عراق مجروح شدند (معاونت، ص ۱۸؛ آقایی، بش؛ بنیفاطمه، ص ۱۰۸).
پدافند از جزیرۀ مجنون جنوبی: تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نصرت، از ۱ دی ۱۳۶۴ تا ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۵، در جزیرۀ مجنون جنوبی بهمنظور پدافند در پد مرکزی و غربی این جزیره به پدافند پرداخت (همو، ص ۱۰۰). واحد پدافند هوایی به فرماندهی غلامرضا نصیری و جانشینی صادق آقایی و فرماندهی آتشبار جواد پورمختاری، با استعداد ۲۶ نیرو (چهار پاسدار رسمی، چهار بسیجی و هیجده پاسدار وظیفه)، در قالب یک آتشبار (پنج قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه توپ ۲۳میلیمتری) و دو فروند موشک سهند ۳، با استقرار دو قبضه توپ در خط مقدم و چهار قبضه در عقبه و مناطق پیرامون خط پدافندی، پوشش هوایی این محور را تأمین و روزانه افزونبر شش فروند موشک سهند ۳، حدود هزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و صد گلولۀ ۲۳میلیمتری به هواپیماهای عراق شلیک کرد. این مأموریت تا ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ ادامه یافت. از شمار تلفات احتمالی واحد در این عملیات آماری در دست نیست (همو، ص ۱۰۱؛ معاونت، ص ۳۴، ۶۷؛ آقایی، بش).
پدافند از منطقۀ فکه: تیپ ۱۸ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف (بعدها، قدس) از ۱۵ اردیبهشت ۱۹ تیر ۱۳۶۵، بهمنظور بازپسگیری بخشی از فکه (شمال غربی خوزستان و جنوب شرقی استان ایلام) و پدافند از منطقة تصرفشدۀ آن، به این منطقه گسیل شد (بنیفاطمه، ص ۱۳۰). واحد پدافند هوایی با همان فرماندهان پیشین و به فرماندهی آتشبار رجبعلی گنجی، با استعداد ۲۷ تن (پنج پاسدار رسمی، چهار بسیجی و هیجده پاسدار وظیفه)، با هشت قبضه توپ ضدهوایی (چهار قبضه ۵/۱۴میلیمتری، سه قبضه توپ ۲۳میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری)، با استقرار دو قبضه توپ در خط مقدم، دو قبضه توپ در بنۀ پشتیبانی و تدارکاتی تیپ و چهار قبضه توپ در جادههای مواصلاتی در عقبۀ منطقه، برقراری ارتباط با شبکۀ اعلام خبر قرارگاه و هماهنگی با گروه پدافندی ۱۰ محرم و شلیک روزانه حدود دوهزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ششصد گلولۀ ۲۳میلیمتری و سی گلولۀ ۵۷میلیمتری، پوشش هوایی منطقه را تأمین کرد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت آمار در دست نیست (همو، ص ۱۳۱؛ معاونت، ص ۳۵؛ آقایی، بش).
پدافند از منطقۀ فاو: تیپ الغدیر از ۱۲ تیر ۱۳۶۵ تا ۲۷ آذر ۱۳۶۶، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، پدافند از کارخانۀ نمک، در جادة فاو ـ بصره را بر عهده داشت (بنیفاطمه، ص ۱۲۲). واحد پدافند هوایی با همان فرماندهی و به فرماندهی آتشبار جواد پورمختاری و سپس هادی خالدی، با استعداد ۲۷ نیرو (پنج پاسدار رسمی، چهار بسیجی و هیجده پاسدار وظیفه)، با یک آتشبار شامل هشت قبضه توپ ضدهوایی (چهار قبضه ۵/۱۴میلیمتری، سه قبضه ۲۳میلیمتری و یک قبضه ۵۷میلیمتری)، پوشش هوایی این منطقه و بخشی از شهر تصرفشدۀ فاو را بر عهده داشت. این آتشبار با استقرار دو قبضه توپ در خط مقدم، دو قبضه توپ در بنه و چهار قبضه در جادههای مواصلاتی پیرامون منطقه، افزونبر برقراری ارتباط با شبکۀ اعلام خبر مستقر در منطقه و هماهنگی با گروه پدافندی ۱۰ محرم برای اتصال به شبکۀ یکپارچه پدافند توانست پوشش هوایی ارتفاع پست منطقه را روزانه، با شلیک ششصد گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، سیصد گلولۀ ۲۳میلیمتری و ده گلولۀ ۵۷میلیمتری تأمین کند. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت آمار در دست نیست (همو، ص ۱۲۳؛ معاونت، ص ۳۹؛ آقایی، بش).
پدافند از گمرک خرمشهر (مرحلۀ دوم): تیپ الغدیر از ۲۴ تا ۵ دی ۱۳۶۵، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف، پدافند از محدودۀ گمرک خرمشهر تا نهر عرایض را بر عهده داشت (بنیفاطمه، ص ۱۳۶). واحد پدافند هوایی بهموازات حضور در خط پدافندی فاو، با استعداد ۴۱ تن نیرو (8 پاسدار رسمی، ۵ بسیجی و ۲۸ پاسدار وظیفه)، با دو آتشبار شامل هشت قبضه توپ ضدهوایی (چهار قبضه ۵/۱۴میلیمتری، سه قبضه ۲۳میلیمتری و یک قبضه ۵۷میلیمتری) به فرماندهی سید علیاکبر زارعالحسینی و جواد پورمختاری، در این منطقه حضور یافت و با استقرار دو قبضه توپ در خط مقدم، شش قبضه توپ در عقبۀ تیپ و جادههای مواصلاتی، همچنین برقراری ارتباط با شبکۀ اعلام خبر و شبکۀ یکپارچه پدافند منطقه، پوشش هوایی منطقه و عقبه را بر عهده گرفت و توانست روزانه ششصد گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، سیصد گلولۀ ۲۳میلیمتری و ده گلولۀ ۵۷میلیمتری شلیک کند. از شمار تلفات احتمالی واحد در این مأموریت آماری در دست نیست. واحد پدافند در این دوره، خود را برای شرکت در عملیات آتی نیز آماده کرد (همو، ص ۱۳۷؛ معاونت، ص ۳۷؛ نصیری).
عملیات کربلای ۴: این عملیات در ۳ دی ۱۳۶۵، با رمز «یا محمد(ص)» در جبهة جنوبی، ابوالخصیب با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره اجرا شد (علایی، ج ۲، ص ۲۸۰). در این عملیات، تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نوح، مأموریت داشت برای ادامۀ نبرد، با گذر از خط لشکر ۳۳ المهدی(عج)، در حدفاصل دو جزیرۀ مینو و امالرصاص وارد عمل شود. گردانۀ برای تقویت خود، چند روز پیش از آغاز عملیات، ۴۱ پاسدار وظیفه، دو قبضه توپ ۵/14میلیمتری، یک قبضه توپ ۲۳میلیمتری و دو فروند موشک سهند ۳ را به این منطقه فرستاد و استعدادش به ۹۵ تن نیرو و ۱۰ قبضه توپ (شش قبضه توپ ۵/14میلیمتری، چهار قبضه توپ ۲۳میلیمتری) رسید. با آغاز عملیات، بهسبب هوشیاری ارتش بعث عراق، یگانها بهناچار، از منطقه عقبنشینی کردند و تیپ الغدیر هم با همۀ نیروها و تجهیزاتش به عقب برگشت. در این عملیات، واحد پدافند هوایی باتوجهبه حملههای پیدرپی هواپیماهای عراقی، ۴هزار گلولۀ ۲۳میلیمتری، ۷۲۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و ۲ فروند موشک سهند ۳، شلیک کرد. از شمار تلفات احتمالی واحد در این عملیات آماری در دست نیست (معاونت، ص ۱۹؛ بنیفاطمه، ص ۱۴۲؛ آقایی، بش).
عملیات کربلای ۵: این عملیات در ۱۹ دی ۱۳۶۵، در شمال غربی خرمشهر (شلمچه)، با رمز «یا زهرا(س)» و با هدف تصرف شلمچه و پیشروی بهسوی بصره اجرا شد ( اطلس ... ، ص ۷۷). تیپ ۱۸ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا در منطقة پاسگاه بوبیان عراق (غرب شلمچه)، مأموریت تأمین جناح راست منطقۀ نبرد، آزادسازی پاسگاه بوبیان و تأمین عقبۀ کلی منطقة عملیاتی را برای گذر دیگر یگانها بر عهده داشت (درودیان، فاو ... ، ص ۱۳۱؛ بنیفاطمه، ص ۱۵۴). واحد پدافند پیش از حضور در این منطقه به «گردان پدافند هوایی» تبدیل شد (آقایی، بش). این گردان با فرماندهی غلامرضا نصیری، جانشینی صادق آقایی، با فرماندهی آتشبار سید علیاکبر زارعالحسینی، محمود اثنیعشر* و محمد شبیری، استعداد ۹۹ نیرو (7 پاسدار رسمی، ۹ بسیجی و ۸۳ پاسدار وظیفه)، سه آتشبار شامل هیجده قبضه توپ ضدهوایی (شش قبضه ۲۳میلیمتری، یازده توپ ۵/۱۴میلیمتری و یک توپ ۵۷میلیمتری) و چهار فروند موشک سهند ۳، و با هماهنگی شبکۀ یکپارچه پدافند و گروه پدافند ۱۰ محرم و اتصال به شبکۀ اعلام خبر، پوشش هوایی منطقة عملیاتی تیپ ۱۸ را تا پایان این عملیات بر عهده داشت و پسازآن، پدافند از همین منطقه را اجرا کرد. در این مأموریت، ۲۷هزار گلولۀ ۲۳میلیمتری، ۵۹۴۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ۴۵۰۰ گلولۀ ۵۷میلیمتری و ۱۸۰ فروند موشک سهند ۳، بر ضد اهداف هوایی عراق شلیک و دو قبضه توپ چهارلول ۵/۱۴میلیمتری و چهار قبضه توپ تکلول ۵/۱۴میلیمتری به غنیمت گرفته شد. سید جلیل موسوی از نیروهای این گردان توانست یک فروند از هواپیمای عراق را منهدم کند. در این عملیات، هفت تن از نیروهای گردان مجروح شدند. پس از این، تیپ الغدیر خط پاسگاه بوبیان را تحویل داد و در منطقة کانال زوجی در شلمچه مستقر شد. گردان پدافند هوایی هم به فرماندهی آتشبار سید علیاکبر زارعالحسینی، با استعداد ۵۴ تن نیرو (7 پاسدار رسمی، ۹ بسیجی و ۳۸ پاسدار وظیفه) و یک آتشبار ششقبضهای توپ ضدهوایی (سه قبضه ۲۳میلیمتری و سه قبضه ۵/۱۴میلیمتری) به پوشش هوایی این منطقه پرداخت و روزانه، ۵۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و ۳۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری شلیک کرد (همو، بش؛ معاونت، ص ۲۰، ۳۸؛ بنیفاطمه، ص ۱۵۶-157؛ نصیری).
عملیات کربلای ۸: این عملیات در ۱۸ فروردین ۱۳۶۶، با رمز «یا صاحبالزمان(عج)» در شلمچه و شرق بصره و با هدف انهدام نیروهای عراق و تحکیم مواضع بهدستآمده در عملیات کربلای ۵، به مدت پنج روز اجرا شد (درودیان، همان، ص ۱۴۹). تیپ ۱۸ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی قدس که پیشتر، در فاصلۀ بین پل دوم کانال پرورش ماهی تا کلهگاوی برای پدافند مستقر بود، بهمنظور تصرف خط اول عراق در این عملیات حضور یافت (فرهنگدوست، ص ۴۸۸).
گردان پدافند هوایی با استعداد صد تن (۹ پاسدار رسمی، ۵ بسیجی و ۸۶ پاسدار وظیفه)، با یک آتشبار (سه قبضه توپ ۲۳میلیمتری، سه قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه توپ ۵۷میلیمتری) به فرماندهی فرماندهی محمود اثنیعشر، به پوشش هوایی منطقة عملیاتی بر ضد هواپیماهای عراق و پشتیبانی آتش زمینی اقدام کرد. در این نبرد، حدود ۳۶۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ۳هزار گلولۀ ۲۳میلیمتری و ۱۰۰ گلولۀ ۵۷میلیمتری بر ضد اهداف هوایی شلیک شد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این مأموریت آماری در دست نیست (معاونت، ص ۲۱؛ نصیری؛ آقایی، بش؛ بنیفاطمه، ص ۱۶۸-170).
پدافند از منطقة سردشت: تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی قدس در ۹ تیر ۱۳۶۶، برای پدافند از منطقة عمومی سردشت (ارتفاعات شهید شاهمراد و کلهقندی، روبهروی ارتفاعات دوپازا، بُلفَت و جنگلی)، با یگانهای مانوری، پشتیبانی و خدمات رزمی به این منطقه گسیل شد (همو، ص ۱۸۰-181). گردان پدافند هوایی با همان فرماندهی و با استعداد شصت تن نیرو (پنج پاسدار رسمی، پنج بسیجی و پنجاه پاسدار وظیفه) و با شش قبضه توپ ۵/۱۴میلیمتری و چهار قبضه توپ ۲۳میلیمتری شامل دو قبضه در خط مقدم، دو قبضه در عقبه و بنۀ پشتیبانی، دو قبضه در جادههای مواصلاتی به سردشت، دو قبضه در منطقة سد بوکان (محل آموزش نیروها) و دو قبضه در شهر بوکان (در جنوب استان آذربایجان غربی) مستقر شد و پوشش هوایی محل استقرار تیپ را با هماهنگی شبکۀ یکپارچۀ پدافند و ارتباط با شبکۀ اعلام خبر تأمین کرد، که باتوجهبه کوهستانیبودن منطقه و برای مقاله با هواپیماهای پی.سی۷ و بالگرد از سوی عراق، دو فروند موشک سهند ۳ را نیز به پوشش هوایی خود افزود. در این منطقه حدود ۶۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری و ۴۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری شلیک شد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این مأموریت آماری در دست نیست (معاونت، ص ۴۰؛ آقایی، بش).
عملیات نصر ۷: این نبرد در ۱۴ مرداد ۱۳۶۶، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)» در غرب سردشت (استان آذربایجان غربی)، در شمال شرقی استان سلیمانیۀ عراق، با هدف بستن گذرگاههای ضد انقلاب و تصرف ارتفاع مهم دوپازا و بُلفَت و تسلط بر شهر قلعهدیزه و سد دوکان عراق اجرا شد (سمیعی، ص ۴۲۱) که در آن، تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی قدس، با دو گردان رزمی و دیگر واحدهای پشتیبان رزم خود، بهمنظور تصرف ارتفاعات ۲۲۱۵، یال دوپازا و تأمین جناح چپ شرکت کرد (بنیفاطمه، ص ۱۸۶).
صبح عملیات، گردان پدافند با همان استعداد و فرماندهان پیشین، دو قبضه توپ ۲۳میلیمتری به خط مقدم مستقر کرد. نیروهای عراق چهار مرحله قصد عملیات هلیبرن داشتند که با آتش بهموقع پدافند هوایی موفق نشدند. هرچند در این عملیات، بهسبب وجود ارتفاعات صعبالعبور پرشمار، آمادرسانی به نیروها و جابهجایی جنگافزارها و مهماترسانی و ساخت سنگر به سختی انجام میشد، این گردان توانست از آغاز عملیات تا پایان حضور تیپ ۱۸ الغدیر در منطقه (۵ شهریور ۱۳۶۶)، برای مقابله با هواپیماها و بالگردهای عراقی، حدود ۲۱۶۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و ۱۲هزار گلولۀ ۲۳میلیمتری شلیک کند. پس از این مأموریت، با بهغنیمتگرفتن چهار قبضه توپ تکلول ۵/۱۴میلیمتری و مقدار زیادی مهمات استعداد این گردان بیشتر شد. در این عملیات، علی قاسمی ابرقویی، ۳ فروند و سید ناصر میربلوکی یک فروند از بالگردهای عراق را سرنگون کردند؛ همچنین، دو تن از نیروی این گردان مجروح شدند (همو، ص ۱۹۹؛ معاونت، ص ۲۲).
پدافند از منطقۀ ماؤوت (گِردِهرَش): تیپ الغدیر در ۱۱ آذر ۱۳۶۶، بهمنظور پدافند قسمتی از منطقة تصرفشده در عملیات نصر ۸ و آمادهسازی منطقه برای اجرای عملیاتی دیگر به شمال استان سلیمانیۀ عراق گسیل شد. گردان پدافند هوایی با همان فرماندهی و به فرماندهی آتشبار رجبعلی گنجی و محمود اثنیعشر، با استعداد ۹۹ تن نیرو (۸ پاسدار رسمی، ۹ بسیجی و ۸۲ پاسدار وظیفه) و با استعداد دو آتشبار شامل دوازده قبضه توپ ضدهوایی (سه قبضه ۲۳میلیمتری، هشت قبضه ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه ۵۷میلیمتری) در این مأموریت حضور یافت و به پوشش هوایی منطقه اقدام و روزانه ۱۶۰۰ گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ۶۰۰ گلولۀ ۲۳میلیمتری و ۱۰ گلولۀ ۵۷میلیمتری بر ضد جنگندههای عراق شلیک کرد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این مأموریت آماری در دست نیست (همان، ص ۴۱؛ بنیفاطمه، ص ۱۹۸-199؛ آقایی، بش).
عملیات بیتالمقدس ۲: این عملیات در ۲۵ دی ۱۳۶۶، با رمز «یا زهرا(س)»، در شمال استان سلیمانیه، با هدف تصرف همین بخش اجرا شد (نک: درودیان، شلمچه ... ، ص ۲۰۰-201). تیپ الغدیر در این عملیات زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف اشرف عمل میکرد و خط حد واگذارشده به آن دشت هَرمَدان در شهر ماؤوت و هدفش تصرف و پاکسازی قسمتی از همین دشت بود (بنیفاطمه، ص ۲۰۴-205).
گردان پدافند هوایی با استقرار دو قبضه روی ارتفاع گردهرش و هشت قبضه در پیرامون گردهرش (غرب شهر ماؤوت عراق)، به پوشش و امنیت هوایی منطقه اقدام و در صبح عملیات، برای تأمین پوشش هوایی بهتر در مناطق تصرفشده، سه قبضه توپ ۲۳میلیمتری دیگر هم به سازمان سلاح خود اضافه کرد. در این مأموریت، بهسبب برفیبودن منطقه و نبود جادة مواصلاتی مناسب، حملونقل تجهیزات و امکانات با بالگرد انجام شد. باوجوداین، بیش از دههزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و پانزدههزار گلولۀ ۲۳میلیمتری بهسوی جنگندهها و بالگردهای ارتش بعث عراق شلیک کرد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این عملیات آماری در دست نیست (همو، ص ۲۰۶؛ معاونت، ص ۲۳؛ آقایی، بش).
پدافند از دشت هَرمَدان: تیپ الغدیر پس از شرکت در عملیات بیتالمقدس ۲، بهمنظور پدافند از مناطق تصرفشدۀ این عملیات از ۳ تا ۲۰ اسفند ۱۳۶۶ در دشت هرمدان مستقر شد (فرهنگدوست، ص ۵۵۸). گردان پدافند هوایی با همان فرماندهی و استعداد ۱۰۹ تن نیرو (3 پاسدار رسمی، ۵ بسیجی و ۱۰۱ پاسدار وظیفه)، دو آتشبار به استعداد ۱۴ قبضه توپ ضد هوایی (هشت قبضه ۵/۱۴میلیمتری و شش قبضه ۲۳میلیمتری) به فرماندهی آتشبار رجبعلی گنجی و محمود اثنیعشر و استقرار در خط پدافندی در ارتفاعات شاخ شمیران (نزدیکی سد دربندیخان، شمال شرقی عراق)، به پوشش هوایی منطقه، عقبه، بنه پشتیبانی و راههای مواصلاتی اقدام کرد. در این مدت، بهسبب پرواز زیاد هواپیماهای عراقی و بمباران منطقه، روزانه پنجهزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و سههزار گلولۀ ۲۳میلیمتری بهسوی جنگندههای عراق شلیک شد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این مأموریت آماری در دست نیست (معاونت، ص ۴۳؛ بنیفاطمه، ص ۲۱۹؛ آقایی، بش).
عملیات بیتالمقدس ۴: این عملیات در ۵ فروردین ۱۳۶۷، در جنوب شرقی استان سلیمانیه، با رمز «یا اباعبدالله(ع)» و با هدف تصرف ارتفاع شاخ شمیران و تهدید سد دربندیخان اجرا شد ( اطلس، ص ۱۰۱). در ۹ فرودین ۱۳۶۷، قرارگاه عملیاتی کربلا بهمنظور ادامۀ عملیات یادشده، تیپ ۱۸ الغدیر را با هدف تصرف روستای زرین وارد عمل کرد (بنیفاطمه، ص ۲۲۴).
گردان پدافند هوایی با همان فرماندهی و فرماندهی آتشبار رجبعلی گنجی و استعداد ۹۹ تن نیرو (۸ پاسدار رسمی، ۹ بسیجی و ۸۲ پاسدار وظیفه)، در این مأموریت حضور یافت و با دو قبضه توپ در ارتفاع شاخ شمیران، هفت قبضه توپ در خط دوم و پنج قبضه توپ در عقبۀ این تیپ و جادههای مواصلاتی مستقر شد و به پوشش هوایی منطقة عملیاتی بر ضد هواپیماهای عراق و پشتیبانی آتش زمینی اقدام کرد؛ بهطوریکه حدود ششهزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و چهارهزار گلولۀ ۲۳میلیمتری شلیک شد. این گردان به همراه دیگر یگانهای تیپ تا ۱۹ فروردین ۱۳۶۷، از این منطقه به پدافند پرداخت. از شمار تلفات احتمالی گردان در این عملیات آماری در دست نیست (همو، ص ۲۲۵-233؛ معاونت، ص ۲۴؛ آقایی، بش).
پدافند از منطقۀ شلمچه (پاسگاه بوبیان و نهر عرایض): پس از حملۀ ارتش عراق به شهر فاو و تصرف آن و احتمال حمله به منطقة شلمچه در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، قرارگاه عملیاتی کربلا به تیپ ۱۸ مأموریت داد، از جبهة شمالغرب (آذربایجان غربی و کردستان) به این جبهه گسیل شود و از ۱ اردیبهشت تا ۲۲ خرداد ۱۳۶۷، در پاسگاه بوبیان عراق تا کلهگاوی (غرب خرمشهر و شرق بصره) مستقر شود و ازآنجا، پدافند کند (بنیفاطمه، ص ۲۳۶).
گردان پدافند هوایی با فرماندهی محمدتقی حیدری، جانشینی صادق آقایی و فرماندهی آتشبار علی قاسمی و محمدعلی شیرخانی، با استعداد ۷۲ تن نیرو (۵ پاسدار رسمی، ۵ بسیجی و ۶۲ پاسدار وظیفه)، با دو آتشبار به استعداد یازده قبضه توپ ضدهوایی (پنج قبضه ۲۳میلیمتری، پنج قبضه ۵/۱۴میلیمتری و یک قبضه ۵۷میلیمتری) و دو فروند موشک سهند ۳، و با استقرار دو قبضه توپ در خط مقدم، دو قبضه توپ در عقبۀ مشهور به «خط دوم و سوم» و هفت قبضه توپ در جادههای مواصلاتی به موازات جادة اهواز ـ خرمشهر تا منطقة پدافندی، با هماهنگی شبکۀ یکپارچۀ پدافند قرارگاه کربلا و ارتباط با شبکۀ اعلام خبر توانست پوشش هوایی منطقه را تأمین کند. در ۳ خرداد ۱۳۶۷، نیروهای ارتش عراق با پشتیبانی بالگردها و جنگندههای خود، به منطقة شلمچه تک کردند که طی چند مرحله با حملۀ متقابل و مقاومت رزمندگان ایران مجبور به عقبنشینی به پشت مرزها شدند. در این مأموریت، که تا ۲۲ خرداد ادامه داشت، روزانه، دوهزار گلولۀ توپ ۲۳میلیمتری، سههزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری و دو فروند موشک سهند ۳ شلیک شد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این مأموریت آماری در دست نیست (همو، ص ۲۳۷، ۲۴۱؛ معاونت، ص ۴۴؛ حیدری).
عملیات بیتالمقدس ۷: این عملیات در ۲۳ خرداد ۱۳۶۷، با رمز «یا اباعبدالله الحسین(ع)»، در منطقة شلمچه، با هدف انهدام مواضع دشمن، پسزدن نیروهایش تا مرز بینالمللی و مقابله با حملۀ آنها اجرا شد (سمیعی، ص ۵۱۱). تیپ الغدیر، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، در منطقة شلمچه، برای بازپسگیری پاسگاه بوبیان عراق و پدافند تا کانال پرورش ماهی، در این عملیات شرکت کرد (بنیفاطمه، ص ۲۴۴-250).
گردان پدافند هوایی با همان فرماندهی، با استعداد ۹۶ تن نیرو (۱۰ پاسدار رسمی و ۸۶ پاسدار وظیفه) و دو آتشبار به فرماندهی علی قاسمی و محمدعلی شیرخانی شامل دوازده قبضه توپ ضدهوایی (هفت قبضه ۵/14میلیمتری و پنج قبضه ۲۳میلیمتری)، یک فروند سهند ۳ و با آرایش دو قبضه توپ در خط مقدم و دوم، هشت قبضه در عقبۀ تیپ و جادههای مواصلاتی، نیز با اتصال به شبکۀ یکپارچه پدافند قرارگاه و ارتباط با شبکۀ اعلام خبر، پوشش هوایی منطقه را تأمین و بیش از ۸هزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری، ۵ گلولۀ ۲۳میلیمتری و دو موشک سهند شلیک کرد. در این عملیات، براثر بمباران جنگندههای ارتش بعث عراق، محمدجواد مرادی، از خدمة توپ تکلول ۵/۱۴میلیمتری، به شهادت رسید و سه تن هم مجروح شدند (همو، ص ۲۴۵-246؛ معاونت، ص ۲۵؛ فرهنگ، ذیل نام؛ حیدری؛ آقایی، بش).
پدافند از منطقۀ شلمچه (پیش و پس از پذیرش قطعنامه): تیپ الغدیر از ۲۷ خرداد ۱۳۶۷، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، از جادة شهید صفوی تا پل سوم نهر عرایض پدافند میکرد. یک ماه پس از استقرار تیپ، ایران قطعنامة ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را پذیرفت؛ اما عراق در ۳۱ تیر ۱۳۶۷، دوباره در منطقة شلمچه دست به حمله زد و تا جادة اهواز ـ خرمشهر پیشروی کرد (بنیفاطمه، ص ۲۵۴).
گردان پدافند هوایی با همان فرماندهان و سازمان پیشین، برای تأمین پوشش هوایی منطقه تا ۲۳ مهر ۱۳۶۷ مستقر بود. ازآنجاکه در این منطقه، جنگندهها و بالگردهای عراق مرتب بر فراز منطقه پرواز میکردند، گردان روزانه، پانصد گلولۀ ۲۳میلیمتری و هزار گلولۀ ۵/۱۴میلیمتری شلیک میکرد. از شمار تلفات احتمالی گردان در این مأموریت آماری در دست نیست (همو، ص ۲۵۵؛ معاونت، ص ۴۵؛ آقایی، بش).
در ۲۷ تیر۱۳۶۷، با اجرای آتشبس بین ایران و عراق، نیروهای گردان تا ۲۳ مهر ۱۳۶۷، در منطقة شلمچه (نهر عرایض) مستقر بودند؛ پسازاین، با نیرو و تجهیزات اندک، تنها در حالت آمادهباش و بهشکل سیار در منطقه فعال بود و دیگر تجهیزاتش را به پادگان شهید عاصیزادۀ اهواز منتقل کرد. در پایان سال ۱۳۶۹ ش، بخش عمدۀ نیروها و امکانات تیپ به پادگان شهید صدوقی یزد، مقر کنونی تیپ مردمپایۀ الغدیر، انتقال داده شد. در آغاز سال ۱۳۷۰ ش، گردان پدافند هوایی هم با انتقال تجهیزات و امکانات خود، در این پادگان مستقر شد و به «گردان ۳۱۸ پدافند هوایی» تغییر نام داد و در مأموریتهای تیپ در مناطق آذربایجان غربی، پیرانشهر، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان و تایباد شرکت کرد و هماکنون (1400 ش) هم در حال اجرای مأموریتهای خود است (همو، بش؛ فرهنگدوست، ص ۶۲۶-651).
مآخذ: آقایی، صادق (مسئول آموزش تخصصی و جانشین واحد پدافند هوایی)، یادداشتهای منتشرنشده؛ اطلس جنگ ایران و عراق: فشردة نبردهای زمینی ۳۱ شهریور۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۲ ش؛ بابایی، گلعلی، نبردهای جنوب اهواز: کارنامۀ تاریخی جغرافیای نظامی منطقۀ عملیاتی جنوب و جنوب غربی اهواز، تهران: لوح محفوظ، ۱۳۸۶ ش؛ بنیفاطمه، سید هدایت، شناسنامة تیپ ۱۸ الغدیر در دوران دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹ ش؛ حیدری، محمدتقی (فرمانده واحد پدافند هوایی تیپ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، شهریور ۱۴۰۰؛ درودیان، محمد، خرمشهر تا فاو، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱ ش؛ همو، فاو تا شلمچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹ ش؛ همو، شلمچه تا حلبچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ ش؛ سمیعی، علی، کارنامة توصیفی عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس، تهران: نسل کوثر، ۱۳۸۲ ش؛ علایی، حسین، روند جنگ ایران و عراق، تهران: مرزوبوم، ۱۳۹۱ ش؛ فخارتازه، کاظم، عبور عاشقانه: روایتی از حماسهآفرینی رزمندگان تیپ مستقل ۱۸ الغدیر استان یزد در عملیات والفجر ۸، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۶ ش؛ همو، مقاومت تا شهادت: روایتی از حماسهآفرینی رزمندگان تیپ مستقل ۱۸ الغدیر استان یزد در عملیات بدر، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۷ ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فرهنگدوست، محمدمهدی، خطشکن کویر (خاطرات)، به کوشش محمدعلی همتی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۵ ش؛ «کارنامة عملیات والفجر ۸»، عملیات والفجر ۸ (مجموعهمقالات)، به کوشش حسن درّی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸ ش؛ معاونت طرحوعملیات تیپ ۱۸ الغدیر، گزارش عملکرد واحد پدافند هوایی در هشت سال دفاع مقدس، بیتا، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس؛ نصیری، غلامرضا (فرمانده پدافند هوایی)، مصاحبه با مؤلف، شهریور ۱۴۰۰ ش.